۱۳۸۴/۰۵/۲۶

راه‌ميانه

در يکی‌ـ‌دو روز گذشته، اصلاح‌طلبان تنها جريانی بودند که بيش‌ترين سر و صدا را درباره کابينه‌ احمدی‌نژاد به‌راه انداخته‌اند. چرا؟ به‌نظر من، مخاطبين اين همه قيل‌و‌قال، نه مردم، بل‌که خود اصلاح‌طلبان دولتی هستند. در واقع آنان در حال انديشيدن در باره ديدگاه‌های توهّم‌آميزی هستند که پيش از اين بدان پای‌بند بودند. و از آن‌جايی‌که عادت دارند بلند بلند بی‌انديشند، هياهو راه انداخته‌اند.
در دوم خرداد، روزی که ولی‌فقيه در برابر امواجی از خواست‌های اصلاح‌طلبانه مردم سر فرود آورد و به ناچار تسلیم گرديد؛ آقايان اين عمل ولی‌فقيه را بحساب علّيت وجودی بافت نظام ايدئولوژيک گذاشتند. وقتی هم هُشدار داديم که اين نحوه برخورد تنها نتيجه‌اش، توهّمی را ايجاد می‌کند که گويا نظام‌اسلامی از همان آغاز، اين‌گونه تقويت‌کننده‌ها را با خود حمل می‌کرد؛ پاسخ دادند ما راه ميانه‌ای را برگزيده‌ايم.
وقتی همه‌ی تجاربی را که از زمان انقلاب مشروطيت تا امروز وجود داشتند، آقايان اصلاح‌طلب ناديده می‌گيرند، به اين نکته هم توجه نخواهند کرد که راه‌ميانه نيز، بايد بربنيانی استوار باشد.
حال اگر اين هياهو در جهت فهم مسائل‌اند، بديهی است که توجه و بررسی علت اصلی حرکت مردم در مقطع انتخابات رياست جمهوری نُهم، تجربه مهم و مفيدی است برای همه ما؛ اما اگر اصلاح‌طلبان بخواهند اين هياهو را وسيله‌ای برای کسب آرای مردم قرار بدهند، در اين‌صورت، صادقانه و عاشقانه هم به مردم مراجعه کنند و راه چاره بجوئند که: بوسه از سر خوش است يا از پا؟ پاسخ همان است که بمدت هشت‌سال از شما شنيده‌اند: خيرالاموره اوسط‌ها !

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ