۱۳۸۴/۰۵/۱۵

آينه‌گردان

اتهامات تکراری چپ­های قدیمی به اکبر گنجی، انتقادات عجولانه­ی چپ­های جدید از لیبرالیسم ذاتی آثار او و فاصله­ی تقلیل­ناپذیر آن­ها با نگرش­های چپ، حمایت بخش­هایی از اپوزیسیون داخل و خارج از کشور، بیانیه­های روشنفکران غربی در کنار اعتراض اروپا و آمریکا، سکوت روسیه و چین و شرقی­ها در کنار خاموشی روشنفکران عرب، موضع گیری نهایی خاتمی، ناحشنودی مضاعف مشارکتی­ها از گنجی (هم از بابت مخالفت او با کاندیداتوری آن­ها در انتخابات ریاست جمهوری و هم از بابت منحرف کردن توجهات نهادهای سیاسی دنیا از اعتراض به نحوه­ی برگزاری انتخابات)، مواضع محتاطانه­ی منتقدان مستقل، همراهی برخی از روشنفکران و ناهمراهی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، رفتار متفاوت رسانه­های داخلی و خارجی (از وبلاگ و سایت و روزنامه تا رادیو و تلویزیون) ... و البته انبوه طفره ­روی­ها از موضع گیری درباره­ی گنجی و موج مسلط مشغولیت به مباحث معمول: گنجی اگر هدف­اش دگرگون­سازی روحیه­ی روشنفکران ایرانی در کوتاه ­مدت یا ایجاد چرخش گفتمان همگانی در درازمدت بوده از همین حالا شکست­ خورده است، اما اگر هدف­اش قرار دادن ما در موضع قضاوتی فکری - فرهنگی در قبال وضعیت خود، یعنی وا داشتن تا - حد - امکان - ما به اندیشه کردن در اندیشه­یی دیگرگونه باشد هم­اینک به آن دست یافته. از این مهم­تر: بزنگاه گنجی مشخص­کننده­ی آرمان­ها، التزامات، و در نهایت انتخاب اخلاقی ما است: بلاگردان ما آینه­گردان ما هم هست.
[وبلاگ پيام يزدانجو ]

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ