۱۳۸۵/۱۲/۰۹

خشونت ـ 2

آيا توسعه باعث رشد خشونت می‌شود؟
1 ـ پيشرفت‌ها، اکتشافات و نوآوری‌های فنی، باعث ساختن جنگ‌افزارهای نيرومند‌تر، دقيق‌تر و مُخرب‌تر می‌شوند. در قرن بيستم، اختراع بمب اتمی، به کشورهايی که امکان ساختن‌اش را داشتند، قدرت می‌داد که شهر يا منطقه يا حتا کشوری را در چند دقيقه نابودکنند. اين قدرت پيش از آن، وجود نداشت.
امروز هم، جنگ‌افزارهای شيميايی و باکتريولوژيک که قادر به کُشتن عده زيادی هستند، و موشک‌هايی که می ‌توانند از فاصله بسيار دور مردم بسياری را نابود کنند، و پيشرفت وسايل حمل و نقل که هرنوع مبادله‌ای را آسان می‌کنند، اسلحه‌های جديدی به‌دست خشونت می‌دهند: قاچاق اسلحه و مواد هسته‌ای (که می‌توان با آن بمب اتمی ساخت) امروز در همه دنيا رواج پيدا کرده و هرکشوری، اگر توان آن را داشته باشد، می‌تواند وسايل لازم، برای نابودکردن همسايه‌اش را بخرد.
2 ـ با اين همه، کشف‌های علمی و فنی، نيستند که به خشونت سود می‌رسانند، بل‌که کاربرد بد و سوءاستفاده از علم و فن، توسط انسان‌ها چنين می‌کنند. برخی نوع‌آوری‌ها باعث رشد بشريت می‌شوند، مانند پيشرفت‌های پزشکی، و برخی ديگر، باعث عقب‌رفتن آن.

برگرفته از کتاب خشونت چيست؟ / اثر ژان باتيست راندو / مترجم، کيان فروزش
خشونت ـ 1

۱۳۸۵/۱۲/۰۶

سلام بر باران!

تو از کدام طرف آمدی به خانه‌ی من
که بوی چای و چمن می‌دهد ترانه‌ی من

همیشه در همه جا در جهان و جانِ منی
که با تو سبزترین‌ست، این جوانه‌ی من

حضورِ زمزمه‌ی عاشقانه را نازم
که عطرِ عاطفه‌ها دارد عاشقانه‌ی من

صدای توست که بر سینه‌ی ستاره نوشت:
من از اهالی‌ی نورم، همین نشانه‌ی من

برای پنجره‌ی بازِ من، نسیمی نیست
بیا نسیمکِ دل ํ نازکِ زمانه‌ی من

اگرچه خاطره‌هایم به خاک و خون پیوست
بخوان! به خاطرِ ناشادی‌ی شبانه‌ی من

درونِ آینه‌ها طرح تابناکِ تو بود
خوشا تمامی‌ی آئینه‌های خانه‌ی من

بببین! به خاطرِ تو تا کجای دل، سبزست
بگو به ابر ببارد به روی شانه‌ی من

من آمدم که بگویم: سلام بر باران
بیا به سمتِ صداهای شاعرانه‌ی من

به واژه – واژه‌ی رنگینِ شعرِ این پائیز
غزل بخوان و بیاسای در کرانه‌ی من

رضا مقصدی، بهمن ۱٣٨۵

۱۳۸۵/۱۲/۰۳

مشاوره

هفته پيش زنگ زد و بدون مقدمه پرسيد:حالا که غلام‌حسين الهام شد وزير، اوضاع و احوال دادگستری چطوری می‌شود؟ گفتم معلومه، قاضی‌ها در هنگام تصميم‌گيری نهايی روی تک‌تک پرونده‌ها، چله‌نشين می‌شوند!
گفت: مثل اين‌که پيچيده شد،چرا؟
گفتم: با آمدن وزير جديد مقوله استناد به ماده فلان، تبديل می‌شود الهام از ماده فلان. برای گرفتن الهام هم راهی جز چله‌نشينی وجود ندارد.

*****
گويا پاسخ آن روز به دلش نشست، امروز دوباره تماس گرفت. به‌محض شنيدن صدايش گفتم هنوز تو حول‌وحوش الهامی؟
گفت: نه! فکر می‌کنی شهرام جزايری کجا پنهان شده؟
گفتم: خب معلومه جزيره "آرزو"!
گفت: چرا آن‌جا؟
گفتم: بهش گفتند صد ميليارد تومان وثيقه مقرون به صرفه هست يا بروی آن‌جا 200 میلیون تومان سرمايه‌گذاری کنی و جزيره را برای گردش‌گری زنان آماده سازی؟
گفت: در اين صورت آن همه سروصداها و اتهام‌ها چطوری حل می‌شود؟
گفتم: حل نمی‌شود بل‌که تعادل برقرار می‌گردد! تنها کسی که در اين پرونده متهم نشده بود، ملاحسنی بود که الان با فرستادن جزايری به اروميه، عدالت اجرا می‌گردد.

۱۳۸۵/۱۱/۲۶

خودزنی هلندی

خبرگزاری فرانسه هفته پيش خبر داد که يک روزنامه‌نگار هلندی از خودش شکايت کرده است. او در شکايت‌نامه‌يی که عليه خود تنظيم کرده از دولت هلند خواسته است که وي را به خاطر خوردن شکلات‌هايی که محصول کشتزارهايی است که کودکان آفريقايی در آن کار اجباری می‌کنند، مورد تعقيب قضايی قرار دهد.
«تون فان دکوکن» پس از خوردن هفده شکلات که به گفته وی محصول «کشتزارهای کاکائويی است که کودکان در آن بردگی می‌کنند»، شکواييه‌يی رسمی عليه خود تنظيم کرده است. وقتی دادستانی هلند اعلام کرد که اين روزنامه‌نگار نمی‌تواند عليه خودش شکايت کند او تقاضای فرجام کرده و گفته است که حاضر است به زندان برود.
با انتشار اين خبر آدم حيران می‌ماند که اين اروپايی‌ها با توسل به چه روش‌هايی می‌خواهند خودشان را طرفدار حقوق بشر نشان دهند، در حالی که ما آسيايی‌ها روش‌های بسيار به‌تر و کاربردی‌تری داريم مثل جلوگيری از سفر زنانی که براي دوره‌های روزنامه‌نگاری از ايران خارج می‌شوند تا بعد ناچار نشويم بازجويی‌شان کنيم. باقی را نمی‌نويسم تا رقيب بو نبرد.

برگرفته از روزنامه اعتماد

۱۳۸۵/۱۱/۲۴

پس مشکل کجاست؟

مطالبات‎ كمپين يک ميليون امضاء، قدمتي 100 ساله در ايران دارد! ظاهرن در همه‌جا، حتا در بازجويي‎هاي‎مان تاكيد مي‎كنند: ”ما با مطالبات شما مشكلي نداريم!!!“ حال پرسش اين است كه كدام بخش از فعاليت ما در كمپين برابري، غيرموجه است و مستوجب عقوبت؟ اين پرسش را از آن‎رو مطرح مي‎كنم كه از شروع به‎كار كمپين يك ميليون امضاء، از هر طرف تيرهاي بلا بر سر ما باريدن گرفته است. مستاصل شده‎ايم، به فغان آمده‎ايم و از خود مي‎پرسيم مگر چه جرمي مرتكب شده‎ايم و چه مي‎گوييم كه مستوجب چنين عقوبت‎هايي هستيم؟ عقوبت‎هايي كه ذره ذره و كاملا بي‎صدا ما را درهم مي‎كوبد.
شايعات و تهمت‎هاي اخلاقي، جنسي، غيرجنسي، مالي، عطش معروفيت، ارتباط با بيگانه، تدارك انقلاب مخملي، و شايعات عجيب و غريب ديگر هم همين‎طور ”خود به‎خودي“ در هوا پخش مي‎شود، البته خدايي ناكرده كانال‎هاي منظم و وسيعي هم براي پخش اين شايعات وجود ”ن ـ دارد“ تا به همه‎ي مردم القا شود كه زن‎هايي كه فعاليت‎هاي حق‎طلبانه را انجام مي‎دهند چقدر آدم‎هاي بد، و عشق معروفيت دارند، خواستار پناهندگي به غرب‌اند، خودشان را ”محور جنبش زنان“ مي‎دانند و به‎دنبال اين‎جور چيزهاي كودكانه هستند. لابد اين همه شايعه براي اين است كه چون با ”مطالبات ما مشكل نداريد“ حيف‎تان مي‎آيد اين مطالبات خوب و نازنين به دست ”نااهلان“ و آدم‎هاي بد و مزخرفي مثل ما در جامعه مطرح شود.
ادامه مطلب خانم نوشين خراسانی را می‌توانيد در وبلاگ «انجمن زنان زنده» بخوانيد!

۱۳۸۵/۱۱/۱۲

.


گزارش سالیانه ٢٠٠٧ گزارشگران بدون مرز



اول فوریه ٢٠٠٧ گزارشگران بدون مرز گزارش سالیانه خود را از وضعیت آزادی مطبوعات در ۹٦ کشور جهان منتشر می‌کند. این گزارش اصلی‌ترین موارد نقض حقوق روزنامه‌نگاران در سال ٢٠٠٦ را مد نظر قرار داده و چشم‌انداز و منظره ای موضوعی از مناطق مختلف جهان ارائه می‌کند.
این گزارش آماری‌ست از نقض آزادی مطبوعات در جهان، در برگيرنده‌ي سرکوب‌گرترین دولت‌ها، از کره شمالی واریتره تا کوبا و ترکمنستان، اما به دمکراسی‌های موجود نیز توجه کرده است که در آنها نیز بسياری از دستاوردها مورد تهدید قرار گرفته‌اند ونیازمند به برداشتن گام‌هایی به جلو هستند.

ایران - گزارش ساليانه ٢٠٠٧

در طي سال ٢٠٠٦ ده ها روزنامه‌نگار برای انتشار مقالات انتقادی‌ شان بازداشت شدند. برخی از آنها در شرایط دشوار و بدون داشتن حق دسترسی به وکیل در بازداشت‌گاه‌های مخفی زندانی بودند. با آن‌که تعداد زندانیان کاهش یافته است، اما بسیاری از روزنامه‌نگاران قربانی تعقیب قضایی بی‌پایان و تهدیدهای مداوم برای انجام وظیفه خود هستند.

گزارش کامل .......»

بايگانی وبلاگ