۱۳۹۳/۰۷/۰۹

۱۳۹۳/۰۴/۲۱

ستاره‌ها



بعضی‌ها نقش و حضور «ستاره‌ها» را در درون زمين فوتبال، شبيه‌ی نقش «شخصيت‌ها» در تاريخ می‌دانند. مهم‌ترين مثال‌شان هم تيم آرژانتين است. می‌گويند: اين مِسی بود که تيم را تا مرحله‌ی فينال و يکی از دو تيم برتر جهان بالا آورد. به زبان ساده‌تر: تيم هيچ؛ اما مِسی گل‌ساز، مِسی گل‌زن همه چيز! 

فهم و شناختم از فوتبال در همان سطحی است که ديوارنوشته‌های فوتبالی‌ام گواهی می‌دهند. فوتبال جدا از زندگی و جدا از روابط اجتماعی، برای من بی‌معنی است. و از زندگی هم دست‌کم اين درس را آموختم که هر کجا فضا تيره‌تر، آسمانش تاريک‌تر، درخشش ستاره‌هايش چشم‌گيرتر است.  

در ميان تيم‌های شرکت‌کننده در جام جهانی ۲۰۱۴، تيم برزيل، به‌معنای واقعی تيم «ستاره»ها بود با خيل بی‌شمار هواداران شب گرد و شب زنده‌دار و شب خوانش ... . و تيم آلمان، تيم «سياره» بود با محدود دوستداران روزنگر و به‌روز و روزخوانش. در اين تورنمنت جهانی، مانوئل نوير، فيليپ لام، تونی کروس و ... به‌تر از هر ستاره‌ای درخشيدند اما، تيم سياره، نورش را از خورشيد می‌گيرد و به‌همين دليل، همه چيزش مثل روز روشن است. بازی‌های اين تيم، مثل چهار فصل سياره زمين، گاهی بهاری‌ست (در بازی با پرتغال)، گاهی مثل تابستان داغ می‌کند (در بازی با برزيل)، گاهی برگ‌ريزان دارد (در بازی با غنا) و گاهی هم سرد است (در بازی با آمريکا) اما، در تمام حالت‌ها، تابع نظم است و بازی‌کنانش، مسئوليت‌پذير.

۱۳۹۳/۰۳/۰۳

سلطان شکلات


حاضر شدن در پای صندوق‌های رأی به عشق دستيابی به زندگی شيرين يا شيرين‌تر؛ يک قاعدۀ عمومی است. اما وجود چنين قاعده‌ای بدين معنا نيست که نامزدهای انتخابات نيز صد-در-صد، «شربتی» يا «شکلاتی» باشند. وجود و حضور چنين نامزدهايی در صف نخست سياست، در واقع يک حضور استثنايی است؛ و رُخدادهای استثنايی هم همواره در جوامعی پديدار می‌گردند که مردمش، بدنبال آرزوهای گم‌شده خود هستند. 

تجربه‌ی مهمِ دو انتخابات ژانويه ۱۹۳۳ آلمان و فروردين ۱۹۷۹ ايران به روشنی نشان می‌دهند که چگونه دو ملت مختلف با آرای ۹۸٪ خود در انتخاب رهبران شربتی [هيتلر و خمينی]، در فرجام به سرنوشت واحدی گرفتار شدند: نوشيدن شربت شهادت. 

آيا مردم اوکرائين نيز با انتخاب «سلطان شکلات» قدم در همان جاده‌ای خواهند گذاشت که پيش از آن‌ها ديگران از آن گذشتند؟ به احتمال زياد تاريخ پاسخی تازه و متنوع‌تر به پرسش بالا خواهد داد اما، يک نکته پيشاپيش روشن و مشخص است که مردم اوکراين بخاطر تحقق آرزوهای «نارنجی» به خيابان‌ها ريخته بودند. رنگ شکلاتی، از يک منظر می‌تواند همان رنگ نارنجی ديروز باشد: نارنجی سوخته شده در تنور قدرت‌ها. 

۱۳۹۲/۱۲/۰۲

بهشت

۱۳۹۲/۱۱/۳۰

١٢٤



١
عدد ١٢٤ در نزد پيروان دين‌های مختلف، عددی‌ست مقدس. اين عدد، نشانه‌ی ١٢٤ «هزاره» است. همين‌طور نشانه‌ی ظهور ١٢٤ پيامبر است که نخستين آن‌ها «آ» [آدم] بود و آخرين‌شان «ب» [باب]. يعنی خدا با اين گروه ١٢٤ نفری، "آب پاکی را روی دست ما ريخت!".  

٢
ماه اسفند پيش‌رو است و بمناسبت ١٢٤مين سال‌گرد انتشار روزنامه قانون، بخشی از نخستين سرمقالۀ روزنامه‌ی قانون را در زير می‌گذارم که ببينيد چگونه در دورۀ معاصر به‌ويژه در ١٢٤ سال اخير، «آب» هم‌چنان مرکب «قانون» را می‌شُويد و با خود می‌برد؛ و در غياب آن، چگونه هر ملا و مداحی بسادگی شکم پاره می‌کند: 

"ايـران مملّو است از نعمـات خداداد. چيزی‌کـه
همه اين نعمات را باطـل گذاشته، قانون است.
حاکـم تعيين مـی‌کنيم بـدون قانـون؛
سرتيپ معزول می‌کنيم بدون قانون؛
بندگان خدا راحبس می‌کنيم بدون قانون؛
خزانه می‌بخشيم بدون قانـون؛
شکم پاره می‌کنيم بدون قانون...".
[روزنامه قانون، شماره: ۱؛ ۲ اسفند ۱۲۶۸ شمسی] 

بايگانی وبلاگ