همهی ما زخمهایی داریم
روی بازو یا ساق پا
زخمهایی قدیمی
که داستان دارند
که میشود با آنها
ما را شناسایی کرد
زخمهایی بر پیشانی
یا
بر قلبهایمان
سارا اردهالی
۱۳۸۶/۰۴/۰۸
۱۳۸۶/۰۴/۰۶
هفتخواب
امروز 27 ژوئن، به «روز هفتخواب» (Siebenschläfertag) در آلمان معروف است. مطابق يک سنت دهقانی، وضعيت هوای هفت هفتهی آينده آلمان، وابسته است به حال و هوای امروز. اگر امروز هوا آفتابی باشد، ما با تابستانی گرم، مردمی خوشرو و تا حدودی دستودلباز، که چرخه امور اقتصادی را به آسانی میگردانند؛ روبهرو خواهيم بود.
Das Wetter am Siebenschläfertag sieben Wochen bleiben mag.
اگر مردم ايران هم پايبند چنين سنتی بودند؛ حال و وضع مردم و هوای هفت هفتهی آينده ايران را چگونه میتوانستيم برآورد کنيم؟ وقتی که هوای امروزش، صبح موضوع بنزين و شعلههای آتش بود و عصر، قسم نمايندگان مجلس و نذر و آش ابوالفضل؟
۱۳۸۶/۰۳/۳۰
وارونهنگری
به بهانۀ نوزدهُم ژوئن، روز تولد سلمان رشدی
کسی که با کتابسوزان آغاز کند کارش به آدمسوزی میکشد!
هاينريش هاينه
آيا ممکن است جمله اثباتی «هاينه» را کمی وارونه کرد و به نتايج ديگری رسيد؟ مثلن فردی را در نظر بگيريد که پرچمدار و تئوريسين «يکسانسازی» در دانشگاه است. تحمل غير را برنمیتابد و ذهن مشکوکاش، دانشجو را در حال و هوايی ديگر میبيند که ريشخندزنان به او میگويد: «من در ميان جمع و دلم جای ديگر است». چنين فردی وقتی آغازش «دانشجوسوزی» و «استادسوزی»ست؛ فرجام کارش به کجا منتهی میگردد و چگونه است؟
عبيد زاکانی میگويد در همهی قضايا نمیشود وارد احتمالات شد. کسی که تا ديروز کينه و نفرت را به نام انقلاب فرهنگی قالب میکرد، مسلمن منظور او از آموزش و آزادی دانشجويان، منظور ديگریست. اما، اگر شما طرفدار احتمالات هستيد میتوانيد شعر «موش و گربه» را کمی وارونه و روزآمد کنيد تا نتيجه دلخواه را بگيريد: حاجی گشته سکولار و دموکراتا :)
کسی که با کتابسوزان آغاز کند کارش به آدمسوزی میکشد!
هاينريش هاينه
آيا ممکن است جمله اثباتی «هاينه» را کمی وارونه کرد و به نتايج ديگری رسيد؟ مثلن فردی را در نظر بگيريد که پرچمدار و تئوريسين «يکسانسازی» در دانشگاه است. تحمل غير را برنمیتابد و ذهن مشکوکاش، دانشجو را در حال و هوايی ديگر میبيند که ريشخندزنان به او میگويد: «من در ميان جمع و دلم جای ديگر است». چنين فردی وقتی آغازش «دانشجوسوزی» و «استادسوزی»ست؛ فرجام کارش به کجا منتهی میگردد و چگونه است؟
عبيد زاکانی میگويد در همهی قضايا نمیشود وارد احتمالات شد. کسی که تا ديروز کينه و نفرت را به نام انقلاب فرهنگی قالب میکرد، مسلمن منظور او از آموزش و آزادی دانشجويان، منظور ديگریست. اما، اگر شما طرفدار احتمالات هستيد میتوانيد شعر «موش و گربه» را کمی وارونه و روزآمد کنيد تا نتيجه دلخواه را بگيريد: حاجی گشته سکولار و دموکراتا :)
۱۳۸۶/۰۳/۲۷
اهالی 50 سال به بالا بخوانندا
برای همه کسانی که هنوز يکیـدو سالی ار مرز 50 سالگی نگذشتهاند ولی غيرباورانه گرفتار فراموشی زودرس و سکوت شدهاند؛ پرفسور هادئمار بانکوفر [Prof. Hademar Bankofer] يکی از متخصصان سرشناس تغذيه، روشهای ساده و قابل اجرايی را توصيه میکند:
بدون هيچ ترس و واهمهای، حداقل در هفته چهار تخممرغ بخوريد!
پ.ن: همان زمانی هم که میگفتند تخممرغ مثلن برای کسانی که کلسترين خونشان بالاست، بههيچوجه مفيد نيست، کسی در ايران به اين توصيهها توجه نمیکرد. مطابق يک ضربالمثل سنتی، چه بسيار افرادی را میشناسيم که خوردن و مُردن را بهتر از نخوردن و مُردن میدانستند. اما اشکال کار اينجا بود که بعضیها بهجای تخممرغ، تخم شترمرغ مصرف میکردند. اينکه میگويند ما حافظه تاريخی نداريم، يک دليلاش شايد همين مصرف اشتباهی است :)
بدون هيچ ترس و واهمهای، حداقل در هفته چهار تخممرغ بخوريد!
پ.ن: همان زمانی هم که میگفتند تخممرغ مثلن برای کسانی که کلسترين خونشان بالاست، بههيچوجه مفيد نيست، کسی در ايران به اين توصيهها توجه نمیکرد. مطابق يک ضربالمثل سنتی، چه بسيار افرادی را میشناسيم که خوردن و مُردن را بهتر از نخوردن و مُردن میدانستند. اما اشکال کار اينجا بود که بعضیها بهجای تخممرغ، تخم شترمرغ مصرف میکردند. اينکه میگويند ما حافظه تاريخی نداريم، يک دليلاش شايد همين مصرف اشتباهی است :)
۱۳۸۶/۰۳/۲۱
بیانیه
بیانیه بیش از 700 تن از مدافعان حقوق برابر
به مناسبت سالگرد 22 خرداد،
روز همبستگی زنان ایران
22 خرداد سال 1385 در سالگرد روز همبستگی زنان ایران، جنبش زنان شاهد وقوع اتفاقی مهم و تاریخی در تاریخ یکصدساله خود بود. فضای اجتماعی آن زمان _ که به دلایل مختلف _ دچار بهت زدگی و انفعال نسبی شده بود، فعالان جنبش زنان و در مجموع جامعه مدنی را نیز از حرکت بازداشته بود و ما شاهد رکود و سردرگمی در بخش های بزرگی از جنبش زنان بودیم. اما تجمع گروه هایی از زنان در میدان هفت تیر به مناسبت سالگرد 22 خرداد (سالگرد تجمع زنان در مقابل دانشگاه تهران در 22 خرداد 1384)، با همراهی و همت جنبش دانشجویی و دیگر فعالان جنبش های مدنی هم چون جنبش سندیکایی، نه تنها این بهت زدگی و انفعال را شکست و لزوم تداوم فعالیت های زنان را فارغ از جناح بندی های سیاسی یادآوری و تثبیت کرد، بلکه بحث حقوق برابر زنان را که خواسته این تجمع بود به شکلی بسیار گسترده تر از پیش در سطح جامعه و افکار عمومی مطرح ساخت.
از سوی دیگر این حرکت به رغم تصور برخی نه تنها به ریزش نیروهای جنبش زنان منتهی نشد بلکه به عامل موجهی برای انسجام مجدد نیروهای مختلف درون جنبش زنان تبدیل شد، و مهم تر از آن باعث شد نیروهای جدید و تازه نفس به جنبش زنان جذب شوند و «کمپین جمع آوری یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز» شکل بگیرد، در نتیجه با آغاز به کار این کمپین مردمی، خواسته های این جنبش را در ابعاد بسیار وسیعی، با روش های خلاق و نوآورانه (از جمله روش چهره به چهره / کو به کو) به میان نیروهای مختلف اجتماعی تعمیم دهد. در واقع تجمع اعتراضی و مسالمت آمیز 22 خرداد در میدان هفت تیر باعث تکثیر جنبش زنان و نیز طرح گسترده تر مطالبات برابری خواهانه زنان شد.
ادامه مطلب را می توانيد در سايت های زير بخوانيد:
سايت تغيير برای برابری
سايت زنستان
وبلاگ زنستان
به مناسبت سالگرد 22 خرداد،
روز همبستگی زنان ایران
22 خرداد سال 1385 در سالگرد روز همبستگی زنان ایران، جنبش زنان شاهد وقوع اتفاقی مهم و تاریخی در تاریخ یکصدساله خود بود. فضای اجتماعی آن زمان _ که به دلایل مختلف _ دچار بهت زدگی و انفعال نسبی شده بود، فعالان جنبش زنان و در مجموع جامعه مدنی را نیز از حرکت بازداشته بود و ما شاهد رکود و سردرگمی در بخش های بزرگی از جنبش زنان بودیم. اما تجمع گروه هایی از زنان در میدان هفت تیر به مناسبت سالگرد 22 خرداد (سالگرد تجمع زنان در مقابل دانشگاه تهران در 22 خرداد 1384)، با همراهی و همت جنبش دانشجویی و دیگر فعالان جنبش های مدنی هم چون جنبش سندیکایی، نه تنها این بهت زدگی و انفعال را شکست و لزوم تداوم فعالیت های زنان را فارغ از جناح بندی های سیاسی یادآوری و تثبیت کرد، بلکه بحث حقوق برابر زنان را که خواسته این تجمع بود به شکلی بسیار گسترده تر از پیش در سطح جامعه و افکار عمومی مطرح ساخت.
از سوی دیگر این حرکت به رغم تصور برخی نه تنها به ریزش نیروهای جنبش زنان منتهی نشد بلکه به عامل موجهی برای انسجام مجدد نیروهای مختلف درون جنبش زنان تبدیل شد، و مهم تر از آن باعث شد نیروهای جدید و تازه نفس به جنبش زنان جذب شوند و «کمپین جمع آوری یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز» شکل بگیرد، در نتیجه با آغاز به کار این کمپین مردمی، خواسته های این جنبش را در ابعاد بسیار وسیعی، با روش های خلاق و نوآورانه (از جمله روش چهره به چهره / کو به کو) به میان نیروهای مختلف اجتماعی تعمیم دهد. در واقع تجمع اعتراضی و مسالمت آمیز 22 خرداد در میدان هفت تیر باعث تکثیر جنبش زنان و نیز طرح گسترده تر مطالبات برابری خواهانه زنان شد.
ادامه مطلب را می توانيد در سايت های زير بخوانيد:
سايت تغيير برای برابری
سايت زنستان
وبلاگ زنستان
۱۳۸۶/۰۳/۱۷
پرندهای با دلی شکسته
در هيچ دورهای از تاريخ، رفتار من و تو ايرانی با مردم کشور همسايه تا اين اندازه به دور از انسانيت و اصول اخلاقی نبوده است. هميشه افغانی را از خودمان دانستهايم، حتا وقتی محمود افعان به ايران حملهور شد.
اين رسم مهماننوازي نبود...که دست افغانی ليسانسيه و فوق ليسانس بيل داديم که فعلگی کند... که در ربان محاوره روزمره هر روز او را تحقير کنيم، دزد و قاتلش ناميم و از هيچ توهينی رویگردان نباشيم. اين چه نژادی است که به آن مینازيم و در ايران سربرآورده است؟ ما جه مردمی هستيم؟ من نمیفهمم...
آخرين شعر ضيا قاسمی شاعر افغانی در هنگام خروج از مرز ایران:
نه مثل پرنده
از آسمانی كه پاسبان ندارد
نه مثل نسيم
تن ساييده به سيمهای خاردار
مثل يك آدم
دوساعت در صف میايستم
پاسپورتم مهر میخورد
واز مرز میگذرم
از آنچه هوا و زمين را تقسيم میكند
از آنچه آب و باد و خاك را
از آنچه چگونه به دنيا آمدن
و چگونه مردن را...
منبع نقل شعر، وبلاگ آوای زن
اين رسم مهماننوازي نبود...که دست افغانی ليسانسيه و فوق ليسانس بيل داديم که فعلگی کند... که در ربان محاوره روزمره هر روز او را تحقير کنيم، دزد و قاتلش ناميم و از هيچ توهينی رویگردان نباشيم. اين چه نژادی است که به آن مینازيم و در ايران سربرآورده است؟ ما جه مردمی هستيم؟ من نمیفهمم...
آخرين شعر ضيا قاسمی شاعر افغانی در هنگام خروج از مرز ایران:
نه مثل پرنده
از آسمانی كه پاسبان ندارد
نه مثل نسيم
تن ساييده به سيمهای خاردار
مثل يك آدم
دوساعت در صف میايستم
پاسپورتم مهر میخورد
واز مرز میگذرم
از آنچه هوا و زمين را تقسيم میكند
از آنچه آب و باد و خاك را
از آنچه چگونه به دنيا آمدن
و چگونه مردن را...
منبع نقل شعر، وبلاگ آوای زن
۱۳۸۶/۰۳/۱۶
.
عصر امروز پُست جديدی را در صفحه اصلی وبلاگ گذاشتم که ادامه و قسمت سوم «دوشابهای ته مانده کوزههای بهاری» بود. اما نمیدانم چرا فعال نيست و تا اين لحظه [حداقل برای خودم] قابل مشاهده نيست؟ اگر شما هم با چنین مشکلی مواجه شديد به اطلاعتان برسانم که پينگ جديد بیسبب نبود.
پ.ن: اميدوارم با اين دو خط نوشته دوباره فعال گردد، و گرنه بايد در انتظار بمانم. مستاجری از اين گرفتاریها را هم دارد.
پ.ن: اميدوارم با اين دو خط نوشته دوباره فعال گردد، و گرنه بايد در انتظار بمانم. مستاجری از اين گرفتاریها را هم دارد.
اشتراک در:
پستها (Atom)