۱۳۸۴/۰۴/۰۷

برداشتی نارسا از نارسايی!

جک استرا، نخستين مقام ديپلماتيک کشورهای اروپايی بود که نسبت به نُهمين دور از انتخابات رياست جمهوری واکنش نشان داد و روند آن را از لحاظ معيارهای بين‌المللی، «نارسا» توصيف کرد.
نخستين بار نيست که انتخابات در ايران، از نظر نوع و چگونگی برگزاری، تحميل نظرات، سازماندهی تقلب و دست برد و تغيير آمار، و مهم‌تر محروم ساختن ملت از ابتدايی‌ترين حقوقی که در جهان به‌رسميت شناخته شده‌اند، برگزار می‌گردد. در ربُع قرن گذشته و حتا در اولين دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی، که به باور من آزاد‌ترين انتخابات در جمهوری اسلامی بود، همواره نارسايی‌هايی وجود داشته و از اين زاويه سخن «جک استرا»، سخن تازه‌ای نيست.
آن‌چه در اين ميان حائز اهميت است که اين روند نارسا و غير استاندارد در شرايط کنونی جهان و فرآيند جهانی شدن، به‌سهم خود چه تأثيری بر آينده تحولات خاورميانه خواهد گذاشت. محصول يک انتخاب نارسا، در بهترين حالت می‌تواند يک دولت ناقص‌الخلقه‌ای باشد که بيش و پيش از هر چيز، به حجيم‌تر کردن دستگاه دولتی و افزايش قدرت نهادهای وابسته به حکومت می انديشد. مابه‌ازای چنين تفکری، به‌نوعی چوب لای چرخه سيستم جهانی گذاشتن و يا حداقل، سد راه تحولات در خاورميانه شدن است.
نه تنها جک استرا، بل‌که ديپلمات‌های کشورهای اروپايی ـ خصوصن دو کشور فرانسه و آلمان، در ارتباط با مضمون نارسايی و نتايجی که جز بازگشت به عقب معنی ندارند، سکوت کرده‌اند و تنها به شکل و چگونگی برگزاری انتخابات بسنده می‌کنند. در پس چنين سياستی، چه اهدافی پنهان است؟

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ