مجيد زُهَری با قلم شيوايش، همه گفتنیهای امروز را، با زبانی گويا و زيبا در چند جمله گفته است، که نمیدانم چرا بیاختیار به ياد سُخن هگل افتادم که میگفت:«گُل همينجاست، همينجا تو بهرقص!». با هم بخوانيم:
این روزها اینقدر مسئله برای پرداختن هست، اینقدر جامعه در تب و تاب است که هرجای کار را بگیری، سمت دیگرش ول میشود! از ماجرای اعتصاب ناصر زرافشان و تحصن حامیاناش، حبس همکار وبلاگنویسمان مجتبا سمیعنژاد و فراخوان زنان بگیرید تا دلاوری اکبر گنجی و اخیراً نامهی تکاندهندهاش ... این عرقریزان روح و جسم و فکر جامعهی آزاداندیشان را که میبینی، تردید به دل راه نمیدهی که دموکراسی همین کنار دست، سر کوچه یا آنطرف خیابان بهانتظار ایستاده است؛ مانده که بروی و او را در آغوش بکشی.
۱۳۸۴/۰۳/۲۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2005
(86)
-
▼
ژوئن
(16)
- روشنگری و فرهنگ
- برداشتی نارسا از نارسايی!
- وبلاگها و مسئله تجدد
- نقطه کور
- به اعتصاب عذای خود خاتمه دهيد!
- ندای آغاز
- قبل از رأی دادن بخوانيد!
- شعله، تويی!
- معترضان زندانی را آزاد کنيد!
- فراخوان کانون نویسندگان ایران
- حمايت از فراخوان زنان
- دموکراسی همینجاست
- ميراث فرهنـگی
- هويت و بحثهای تازه
- خَرَد و خُرداد
- حلوای اصلاحات
-
▼
ژوئن
(16)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر