ديانت مسکويه رازی، ديانتی مدنی است و او ديانت را همچون شريعتنامه نويسان، در اصالت و استقلال آن، بررسی نمی کند، بلکه از ديدگاه «انس طبيعی» يا «جامعه پذيری طبيعی» انسان، به تفسير احکام شريعت می پردازد. اين تفسير فلسفی و مدنی از ديانت در دوره ای از تاريخ ايران زمين امکان پذير شد که فلسفه، داير مدار همه دانش ها و خرد، ضابطه سنجش همه امور بود و در اين راه، ديانت نمی توانست استثنايی خلاف قاعده باشد. بدين سان، مسکويه به نوعی ديانت را ويژه کسانی ميداند که هنوز به بلوغی نرسيده اند که بتوانند به اسباب و علل معرفت پيدا کرده و به مطالعه حکمت مشغول شوند.
زوال انديشه سياسی در ايران / دکتر سيدجواد طباطبايی
۱۳۸۴/۰۲/۱۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر