۱۳۸۷/۰۶/۰۲
تورج نگهبان نيز رفت
از بَرت دامنکشان ــ رفتم ای نامهربان
از منِ آزردهدل ــ کی دگر بينی نشان
رفتم که رفتم ــ رفتم که رفتم
بعد از اين ــ بعد از اين
کُن فراموشم که رفتم
ديگر از ــ دستِ تو
می نمینوشم که رفتم
با دل زود آشنا ـ گشتم از دامت رها
بیوفا، بیوفا، بیوفا ــ رفتم که رفتم
بیوفا، بیوفا، بیوفا ــ رفتم که رفتم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر