مشکل بهتوان ايرانیای را يافت که داستانی از قاچاق و قاچاقچی نداند. در بيستوهفت سال گذشته ما با انواع نامهای قاچاقچی موادِ مخدر، کوپُن، سيگار، عتيقه، آدم و بعدش هم قاچاقچی فرهنگی آشنا شديم.
ازدياد قاچاقچی و گسترش شبکهها و باندهای مختلف در ايران، تنها چهره بيمارگونه و بحرانی چامعه را برملا نمیسازند؛ بل سقوط اخلاقی مردم را که همهی مبادلات و مناسبات را با معيارهای پول و کسب سودی بيشتر میسنجند، نيز نشان میدهند.
ديروز یکی از دوستان افغانی تعريف میکرد که باندهای مختلف قاچاق، فيلمهای خانوادگی ايرانی را اعم از جشنهای عقد و ازدواج و جشنهای تولد، به افغانستان آورده و به فور تکثير و توزيع میکنند. تا جايیکه قيمت يک سیدی، در بازار کابل حدود سيصد تا سيصدوپنجاه تومان است. و بعد هم اضافه کرد: «اين عمل غير اخلاقی قاچاقچيان، حداقل برای بخشی از مردم افغانستان مفيد و ارزشمندست که آنها، نه تنها بافرهنگ و رسمهای تازهتری روبهرو میشوند، بلکه آمادگی جذب و رواج آن را نيز دارند».
۱۳۸۵/۰۶/۲۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر