۱۳۸۵/۰۶/۲۰

يازده سپتامبر

پديده مشمئزکننده يازده سپتامبر، بطور مشخص، بيان‌گر يک باور است. تناقضی است ميان زندگی ديروز، امروز و فردای مان. و اگرچه در اندازه‌ها و ابعاد مختلف، ولی خميرمايه‌ی ذهنی انسان خاورميانه‌ای را شکل می‌دهد. القاعده شايد نماد بيرحمانه و اوج اين تناقض باشد اما، آنان از ابتدا، از همان چشمه‌ی باورها ‌نوشيدند که هريک از ما، به‌سهم خود نوشيديم و بنحوی هراس‌مان را از فرآيندجهانی شدن نشان داديم و می‌دهيم. از اين منظر، ناچاريم حقيقت تلخی را به‌پذيريم که القاعده، پيش از اين‌که بخواهد يا بتواند مردم جهان را نابود سازد، ابتدا، خاورميانه را ويران خواهد کرد و مردم را به روز سيه خواهد نشاند.
انفجار نيويورک، نشانه‌ای از فاجعه بود اما، هميشه ميان آژير خطر و تحقق فعل خطرناک و فاجعه آميز، فرصت مناسبی برای خنثا سازی آن وجود دارند. يعنی حوادث اسفناک و مصيبت‌آميز، همواره می‌توانند بر بستر بی‌توجهی‌ها و فرصت‌سوزی‌ها شکل بگيرند و متولد شوند. اين قانونی است عام و کلی و تمامی عرصه‌های اجتماعی و سياسی و اقتصادی را نيز شامل می‌گردند. نکته ديگری را نيز در ارتباط با همين قانون عمومی بگويم که در هرجامعه‌ای، قبل از همه نخبگان جامعه‌اند که فرصت‌ها را از دست می‌دهند نه توده‌های مردم. اگر در نگاه استراتژيک نخبگان يک يا دو درجه تغييری مشاهده شود و بنا به هر دليلی جهت خاصی را دنبال کنند، بعيد نيست تا بسياری از فعل و انفعالات بظاهر پيش پا افتاده و سطحی اما، خطرناک و تأثير‌گذار، برای هميشه (يا حداقل تا هنگام وقوع حادثه) از تيررس نگاه آنان به دور و پنهان بماند. توضيحات بيش‌تر را می‌توانيد در نوشته‌های زير بخوانيد
القاعده؛ طنز تاريخ يا آژير خطر؟ ـ ۱
القاعده؛ طنز تاريخ يا آژير خطر؟ ـ ۲

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ