۱۳۸۷/۰۴/۰۴

استفاده از نيروی برق حق مسلم ماست

بدون شک نظام جمهوری اسلامی در سی سال عمر خود در برنامه ریزی و اجرای سیاستهای بلند مدت فرهنگی و اجتماعی بسیار موفق عمل کرده است.سیاستهایی در جهت پایه ریزی جامعه ایی تهی از اعتراض های سازمان یافته یا حتی سازمان نیافته که تنها به ناله های بی خاصیت و کشدار در جمعهای خانوادگی اکتفا میکند. جامعه ایی که هیچگونه بستگی فرهنگی بین مردم آن منجر به اعتراض به سیاستهای پدرسالارانه دولتی نمی شود.جامعه ایی که افرادش به قدری به تفاوتهایشان معتقدند که شباهت از دست دادن حقوق اولیه شان نیز نمیتواند آنها را متحد کند.جامعه ایی بدون حزب ، بدون صنف ، بدون تشکل غیر دولتی موثر ، بدون مجلسی مستقل که وکلایش حقیقتا وکیل مردم باشند در بازستاندن حقوقشان از دولتی که مثل غده ایی سرطانی رشد کرده است.جامعه ایی که حتی قهوه خانه ایی برایش باقی نمانده است که عادی ترین مردم آن به بهانه نوشیدن چای با هم گفتگویی کنند و اگر توافقی حاصل شد فردا درد دلشان را در گوش کسی که دستش به لبه دامان قدرت میرسد پچ پچ کنند.بیست ویکی دو سال پیش از این بی برقی شبانه امری عادی به نظر میرسید چراکه داشتیم جنگی هشت ساله میکردیم که چهار سال از جنگ جهانی دوم طولانی تر بود و منابعی که باید صرف ایجاد زیر ساختهای اقتصادی میشد روانه جیب همان دولتهایی میکردیم که جمعه ها برایشان شعار «نه شرقی-نه غربی» سر میدادیم.اما امروز که از پایان آن جنگ کذایی بیست سال میگذرد چه توجیهی برای جیره بندی برق وجود دارد بجز بی کفایتی و خیانت ورزی دولتی که خود را عدالت محور معرفی میکند؟ به هر حال خواهد آمد روزی که چیزی برای از دست دادن باقی نمانده است اگرچه آنروز نام این اعتراض «اغتشاش» خواهد بود و آرزوی ما تنها «امنیت» اگرچه که با اختناق همراه باشد .
برگرفته از وبلاگ نانوپارتيکل

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ