۱۳۸۶/۱۰/۲۳

آفتاب خيزان است!

صدای گرم و دل‌نشين احمد عاشورپور، پدر موسيقی فولکلوريک گيلان و همين‌طور يکی از شخصيت‌های نادر و انگشت‌شمار موسيقی ايران، روز گذشته (شنبه، 22 دی‌ماه) در سن نودسالگی، برای هميشه خاموش شد. اما آفتاب هنرش برفراز آسمان ميهن ما، هم‌چنان گرم و خيزان است!

سحرگه... او بود و من... مست و مستانه
دور از ... چشمانِ ... يگانه و بيگانه
رفتيم تا ... دامنِ کوه ... شانه‌به‌شانه
روی سبزه... پای چشمه ... نزد دلبر
خوش نشستم رو به خاور
بنهاديم چهره برهم آسمان را شعله بردامن فتاد
اون مه ندا داد آتش! آتش! ....شعله با مه درکشاکش
آسمان آتش به‌جان است
او مگر از عاشقان است؟
گفتم ای يار سر مست
اکنون رويت نمايد
آسمان آئينه در دست
آفتاب خيـ..ـ..ـ..ـ..ــزان است!

*****
برگرفته از ترانه‌ی «خروس‌خوان»

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ