۱۳۸۵/۰۸/۱۸

ايدز، ايدز و بازهم ايدز!

آمار رسمی مبتلايان به بيماری ايدز (HIV) در ايران، نسبت به چند سال گذشته افزايش يافته و اکنون رقم 17 هزار تن را نشان می‌دهد.
همين‌که بخشی از جوانان کشور ما احساس مسئوليت کردند و به رغم برخوردهای غيراخلاقی و ناشايست بعضی از مسئولان آزمايشگاه تن به آزمايش دادند، شايسته تقدير است. اما از طرف دیگر بايد اذعان کرد که علت ابتلای آنان، عدم آگاهی‌های قبلی، عدم وجود وسايل ايمنی و استاندارد و چه‌بسا، بخش عمده‌اش را مربوط به عدم توانايی‌های مالی بايد دانست. به همين دليل، منطقی است که بدانيم چرا کودکان‌مان را در برابر خطر ابتلا به بيماری ايدز آماده نمی‌کنيم و آموزش نمی‌دهيم؟ علت اين فرار غيرمسئولانه و غيراخلاقی چيست؟
در همه جای جهان، موانع فرهنگی هنوز عامل مهمی‌ست برسر راه آزمايشات داوطلبانه و تشخيص واقعی مبتلايان در کشورهای مختلف. با توجه به چنين معضلی، سازمان بهداشت جهانی، برای هر کشوری يک ليست آماری دقیق برای HIV و ایدز دارد و يک ليست تخمين. اما مقدار و حدود تخمين را جامعه‌شناسان تعيين می‌کنند نه مسئولان بهداشت. چرا که موضوع تخمين و شيوع بيماری در هر جامعه‌ای با يک‌سری مؤلفه‌های فرهنگی‌ـ‌مدهبی، مقدار و سطح IQ اجتماعی، وجود ناهنجاری‌های مختلف و سطح و شدت آسيب‌های رفتاری گره خورده‌اند. رقم تخمين در ايران، بالای صد هزار تن را نشان می‌دهد. يعنی که به هوش باشيم جوانان ما در معرض خطر ابتلا هستند!

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ