نه توان نوشتن دارم
نه نای گپ زدن!
اما روزهاست که در آرزوی لبانت
ديوانهوار
در کوچههای شهر پرسه میزنم
که شايد با بوسهای ...
بشود همهی ناگفتهها را
يکجا واگويی کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه نای گپ زدن!
اما روزهاست که در آرزوی لبانت
ديوانهوار
در کوچههای شهر پرسه میزنم
که شايد با بوسهای ...
بشود همهی ناگفتهها را
يکجا واگويی کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر