اين روزها همه ايرانيان درباره اقتصاد سخن ميگويند. سخن، ابتدا با اين پرسشهای عمومی آغاز میشود كه «وضع اقتصادی چگونه است و چه خواهد شد؟» و سپس سيل اظهار نظرها به دنبال آن میآيد.
اما پاسخهايی كه به اين پرسشها داده میشود، عمدتاً ناسازگار، از هم گسيخته، ناروشن و نهايتا بدون نتيجه است؛ به همين علت همان جمعی كه پرسيدهاند و پاسخ دادهاند، اگر فردا يكديگر را ببينند، دوباره همان مسير پرسش و پاسخ طی میشود. اين شيوه پرسش و پاسخ مطلقا محدود و محصور به افراد عادی جامعه نيست؛ بلكه خواص هم به همين آفت گرفتارند. گويی همگان در تاريكی راه میروند و گوششان پر از همهمه است. چرا چنين است؟
ادامه مطلب ...
۱۳۸۷/۱۰/۰۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر