۱۳۸۷/۰۷/۱۸

اقتصاددانان آماج حملات ناروا

دانشگاه در ايران نهادی است برای مدرن‌سازی دولت و جامعه كه قدمت آن كمتر از يك‌صد سال است. ... بعد از انقلا‌ب به خصوص در دانشكده‌هايی كه تخصص آن‌ها در حوزه حقوق، جامعه‌شناسی، سياست و اقتصاد بوده است اين تنگنا به صورت تعارض ميان ديدگاه‌های حوزوی و دانشگاهی خود را نشان داده است. حاصل تعامل دانشگاه و حوزه برای سامان‌دهی علوم انسانی و اجتماعی در جريان انقلا‌ب فرهنگی و بعد از آن هر چند موجب رسوخ افكار و نظريه‌های جديد فلسفی، حقوقی، سياسی، اقتصادی و اجتماعی و در يك كلا‌م ابعاد فرهنگی مدرنيته در حوزه‌ها و راهيابی ارزش‌های دينی و اخلا‌قی برخاسته از سنت در دانشگاه‌ها بود اما به تحول بنيادين در مضمون و شيوه‌های آموزش علوم فوق نينجاميده است. امروزه يك‌بار ديگر شاهد تجديد حيات ديدگاه‌هايی هستيم كه می‌خواهند دانشگاه‌ها را از گرايش‌های تحول‌خواه و ارزش‌های ليبرالی و دموكراتيكی كه علوم انسانی و اجتماعی حامل آنها است، پاك سازند.اين تلا‌ش‌ها در درازمدت حاصلی جز تضعيف دانشگاه و تنزل كيفيت آموزش و تحقيق در آن نخواهد داشت.آموزش در تعليم و تربيت امروزی به معنای انتقال منفعلا‌نه مفاهيم و يافته‌های علمی به محصل نيست، بل‌كه مستلزم تعامل خلا‌ق استاد و دانشجو در حين يادگيری است. در جريان اين تعامل خلا‌ق است كه شوق يادگيری در دانشجو تقويت می‌شود و او اعتمادبه‌نفس لا‌زم برای كسب توانايی تفكر مستقل در باب موضوعات علمی و نقد آرا و افكار مستقر و ابداع و نوآوری را به‌دست می‌آورد. برای تحقق اين نوع آموزش شرايط چندی بايد مهيا باشد...

ادامه سخنان دکتر بهروز هادی‌زنوز...

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ