تهاجمها، تهديدها [از جمله تهديد خانم شيرين عبادی به مرگ] و برنامهريزیهای [نمونهاش انفجار حسينيه شهر شيراز] اخير گروه «حجتيه» با هدف راهاندازی يک جنگ مذهبی و فرقهای در داخل ايران، تا حدودی تداعیگر عصر قاجار است. دورهای که گروهی از روحانيت در شهرهای شيراز، اصفهان، کرمانشاه، بارفروشان (بابل) و ... آتش جنگ مذهبی، ضد انسانی و خانمانسوز را عليه «بابيان» شعلهور ساخته بودند. تاريخ زير چنين عنوانی، يکسری گزارشهای مستندی را به ثبت رساند که يادآوری آن از هر لحاظ موجب شرمساری ايرانيان است.
در سال 1336، يعنی چهار سال بعد از کودتا، زمانی که شهروندان ايرانی [بهخصوص در پايتخت که آن زمان قلب ايران بود] داشتند سمتوسوی روشنتری پيدا میکردند؛ آخوند فلسفی معروف پرچم مبارزه با بهائيت را برافراشت. بهايیستيزی و آزار گروهی از هموطنان ما را دوباره مرسوم ساخت. محفل ملی بهائيان را تسخير کرد، و همراه با فرمانده حکومت نظامی تهران، پرچم لاالله... را برگُنبد آن نصب نمود. حالا هم اين سيکل در شکل و شيوهای ديگر، با سوژهای جديدتر، آماده برای تکرار میگردد.
زُلف جانان را چه نسبت با حيات انگلان
حيف باشد اينقدر کوتهبين باشد کسی
پ.ن: محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به دنبال مطرح شدن تهدیدهایی علیه شیرین عبادی حقوقدان ایرانی، از فرمانده نیروی انتظامی کشور خواست تا امنیت جانی او را تامین کند.
۱۳۸۷/۰۱/۲۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر