سرودهای از هِرمان هِسه
در آرامگاههای تاریک
زمانِ درازی
خوابِ درختان و هواهای آبیرنگت را میدیدم،
خوابِ عطر ِ تو و نغمهی پرنده را میدیدم.
اکنون تو آشکار گشتی
درخشنده و آراسته
سرشار از نور
چونان معجزهای در برابرم.
تو مرا بازمیشناسی،
بهنرمی صدایم میزنی
حضور ِ شادیبخشت
تمام ِ بدنم را میلرزاند.
برگردان از: نيما (انديشه و خيال)
۱۳۸۷/۰۱/۲۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر