حجاريان:
در ايران، گمان میکنم که ما راه درازتری در پيش داريم تا به حداقلهايی از دموکراسی مطلوب برسيم.
حاشيهنويس:
اگر تفکر تئوريسينها، مديران، کارگزارن، رهبران نسل آينده، مشابه تفکر گردانندگان کنونی امور کشوری باشند؛ شايد بهاندازه سههزار سال!
علویتبار:
انقلاب وقتی رُخ داد که امکان اصلاح رد شد.
حاشيهنويس:
عکس قضيه نيز صادق است: اصلاحات [در سال 76] زمانی در ايران طرح گرديد که انقلاب امام، با بنبست روبهرو شد!
علیرضا رجايی:
زمان پايان منازعات همه جانبه [در ايران]، وقتي خواهد بود که دو ساحت «جمهوری» و «اسلامی» به وحدت و اتحاد ارگانيک دست يابند و در يک گذار ديالکتيکی تبديل به يک ساحت واحد شوند.
حاشيهنويس:
عجب فکر بکری! اين «ساخت واحد» يعنی جمهوری اسهالی. الان فهميدم چرا جوانان تعدادی از اصلاحطلبان را «اسهالطلبان» خطاب میکنند!
محمدجواد غلامرضاکاشی:
انقلاب اسلامی يک محصول حاشيهيی بود که کمترين تاثير را از متن دنيای مدرن کسب کرده بود.
حاشيهنويس:
عين نام جنابعالی! بههمين دليل در تداوم خود ... به همت امثال شما، اصالت خويش را در تبديل ايران به حاشيهی جهانی، همچنان حفظ کردهاست.
۱۳۸۶/۱۱/۱۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر