۱۳۸۶/۰۳/۳۰

وارونه‌نگری

به بهانۀ نوزدهُم ژوئن، روز تولد سلمان رشدی

کسی که با کتاب‌سوزان آغاز کند کارش به آدم‌سوزی می‌کشد!
هاينريش هاينه
آيا ممکن است جمله اثباتی «هاينه» را کمی وارونه کرد و به نتايج ديگری رسيد؟ مثلن فردی را در نظر بگيريد که پرچم‌دار و تئوريسين «يکسان‌سازی» در دانشگاه است. تحمل غير را برنمی‌تابد و ذهن مشکوک‌اش، دانشجو را در حال و هوايی ديگر می‌بيند که ريش‌خندزنان به او می‌گويد: «من در ميان جمع و دلم جای ديگر است». چنين فردی وقتی آغازش «دانشجوسوزی» و «استادسوزی»ست؛ فرجام کارش به کجا منتهی می‌گردد و چگونه است؟
عبيد زاکانی می‌گويد در همه‌ی قضايا نمی‌شود وارد احتمالات شد. کسی که تا ديروز کينه و نفرت را به نام انقلاب فرهنگی قالب می‌کرد، مسلمن منظور او از آموزش و آزادی دانشجويان، منظور ديگری‌ست. اما، اگر شما طرف‌دار احتمالات هستيد می‌توانيد شعر «موش و گربه» را کمی وارونه و روزآمد کنيد تا نتيجه دل‌خواه را بگيريد: حاجی گشته سکولار و دموکراتا :)

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ