۱۳۸۴/۰۹/۲۴

سنت

دومين اصل و منبعی که اصوليون برای استنباط احکام بدان تکيه می‌ورزند، سنت است. در اين باره اوّلن توجه داشته باشيم که مفهوم سنت از نيمه دوم هجری به بعد تبلور يافت و تا قبل از اين دوره، مفهوم سنت همان عرف و عادت ساری و جاری در مدينه يا گروه اندک‌شمار مسلمانان صدر اول بود. ولی سنت به معنای سنت منسوب به پيامبر مفهومی است که بعدها تبلور يافت و همان زمان، مخالفان و معارضانی نيز داشت.
چگونه يک نفر شنونده جايز می‌شمارد مُخبری را صادق بداند، حال آن‌که نه اضطراری موجب پذيرش آن خبر می‌باشد و نه علمی برصدق وی در خفا دارد. چگونه از کذب صادق و خيانت امين ايمن هستيم، حال آن‌که می‌بينی فقيه در [بيان و نقل] حديث دروغ می‌گويد و سند جعل می‌کند و مدعی ديدار کسانی می‌شود که هرگز آن‌ها را نديده است و يا اخبار غريبی را مدعی می‌شود که هرگز نشنيده است. حتا تا جايی که پايش به لب‌گور رسيده و مشرف به موت می‌باشد، از اين همه اصرار بر دروغ‌بندی و دروغ‌گويی که بدان وسيله عمری جاه و مقام يافته و به رياستی رسيده و مال مردم را خورده، عقب نشينی نمی‌کند.
عبدالمجيدشرفی / عصری‌سازی انديشه دينی / صص 70 ـ 68 / مترجم محمد امجد

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ