۱۳۸۴/۰۹/۲۲

آلودگی هوا

طی روزهای گذشته مساله آلودگی هوای پایتخت ایران واقعن غير قابل تحمل گرديد و شاخص آلاينده مونوکسيد کربن در برخی مناطق تهران، از مرز خطرناک نيز گذشته است. آمار مراجعه‌کنندگان به بيمارستان بيش از ده‌هزار نفر گزارش شده و تا ظهر يکشنبه، مسئول يکی از بيمارستان‌های تهران، مرگ یک‌صدوپنجاه انسانی را که تحت تأثير آلودگی هوا جان باخته‌اند، تأييد کرد.
همه دم از راه حل و چاره‌انديشی می‌زنند و بظاهر خواهان برون رفت از اين بحران هستتند. اما، هم مقامات کشوری با اين پديده خطرناک غيرمسئولانه برخورد می‌کنند؛ هم برنامه‌ريزان دولتی طرح‌های مصلحت‌انديشانه و عوام‌فريبانه ارائه می‌دهند و هم مردم، خود را به کوچه علی‌چپ می‌زنند.
درست است که 15 هزار اتومبيل غيراستاندارد و از رده خارج شده، در آلايندگی هوای تهران مؤثرند؛ ولی مبارزه با آلودگی نيازمند مديريت و طرح‌های همه جانبه و کارشناسانه است که بخواهد و يا بتواند، مشکل اتومبيل‌های از رده خارج شده را با ساير مسائلی چون بنزين، تأمين وسايط اياب و ذهاب شهری، گسترش مترو و قطع سوبسيت و غيره مرتبط سازد. وقتی کانون‌های مختلف قدرت، وجب به وجب کوه‌های کشور را برای خانه سازی بمعرض فروش گذاشته‌اند؛ وقتی برای نابودی جنگل‌های شمال و قاچاق چوب، تعدادی از سران نظامی سپاه‌پاسداران دست به جنایت می‌زنند؛ وقتی باندی ازسپاه گوشت‌های آلوده را در ميان مردم توزيع می کنند و يا باند قدرتمندی بنزين مفت و ارزان را به کشورهای همسايه قاچاق می‌کند؛ آيا فکر می‌کنيد کسی دلش برای کودکان بی‌دفاع ايرانی می‌سوزد؟

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ