۱۳۹۵/۰۶/۱۶

واقعيت تلخ زندگی



حکايت امروز آمريکاييان شده است شبيه‌ی حکايت ديروز ايرانيان در انتخابات سال ۱۳۸۴، که پيروزی احمدی‌نژاد را شوخی فرض می‌کردند. دونالد ترامپ در يک قدمی پيروزی ايستاده است اما بسياری، هنوز چنين اتفاقی را يک شوخی تاريخی‌_‌سياسی فرض می‌کنند، برايش تنديس‌های مسخره و بدون تخم می‌سازند و به رسم يادگاری، در کنار آن سلفی می‌گيرند. اين شوخی‌های بی معنا بيان‌گر حقيقت تلخی است که بخشی از جامعه آمريکا با آرزوی شکست دونالد ترامپ در انتخابات آينده، به‌گونه‌ای دارد چشم‌هايش را در برابر واقعيت‌ها می‌بندد. اما از آن‌طرف واقعيت زندگی [و شايد هم قدرت واقعی] دارد به شکل نرم و خزنده، ترامپ را بر مردم آمريکا تحميل می‌کند.
واقعيت انتخابات رياست جمهوری آمريکا از لحظه‌ی آغاز در سال پيش (چهارشنبه، ۲۵ شهريور۱۳۹۴)، يعنی در همان نخستين مناظرۀ درون حزبی در کتابخانه‌ی رونالد ريگان که ترامپ بدون محدوديت زمانی صحبت می‌کرد و يا به دلخواه و بدون اجازه، پا برهنه وسط حرف‌های ديگران می‌دويد و کسی هم مانع نمی‌شد؛ خودش را به گونه‌ای نشان داد. اما در فردای همان روز، خيلی‌ها بجای ديدن واقعيت، يا بجای چاره انديشی، با زبان طنز در توئيتر نوشتند که تعداد کل نامزدهای حزب جمهوريخواهان آمريکا، ۱+۱۰ نفر هستند. يعنی ترامپ رقيب واقعی و قَدَر درون حزبی نيست و نبايد او را جزو آمار نامزدهای جمهوريخواهان بحساب آورد. حالا بعد از گذشت يک سال از آن تاريخ، بسياری فهميدند [بخوانيد پذيرفتند] که معنای واقعی آن فرمول ۱+۱۰ چنين بود: روی همين يک نفر (يعنی ترامپ) فکر کنيد و حساب بازکنيد!
نمی‌دانم در اين جهان پُرآشوب و غير قابل پيش‌بينی، چگونه می‌شود روی مردی که در کل بی حساب و کتاب است، حساب باز کرد؟      
#آمريکا #انتخابات #ايران #ترامپ #احمدی‌نژاد

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ