آمارهای آخرين نظرسنجی ويژه (شکل زير) نشان میدهند که ٤٥%
آلمانیهای بالای ١٨ سال معتقدند که حزب «دمکرات مسيحی» در انتخابات روز يکشنبهی
آينده (٢٢سپتامبر ٢٠١٣) پيروز و خانم آنجلا مرکل همچنان سکان رهبری دولت
بعدی را در دست خواهد داشت.
اگرچه آمار زير از منظر کارشناسی نشان میدهد که رهبری و
ترکيب کابينهی آينده بيش از پيش وابسته است به تعداد آرايی که حزبهای زرد و سبز
کسب خواهند کرد اما، غرض از اين اشاره کانال زدن به پرسشها و انتظاراتی است که همزمان
با انتخابات کنونی شکل گرفتهاند. يکی از پرسشهای کليدی اين است که اگر سن پايهای
انتخاب کنندگان مثلن ١٦ سال بود (سنی که در انتخابات محلی مجاز است)، آرای رأی
اولیها (١٦تا ١٨ سال) چه تأثير شگرفی میتوانست بر روی نتايج انتخابات بگذارد؟ آيا
تقليل سن پايهای انتخابات میتواند بهسهم خود در تقليل کيفيت انتخاب مؤثر باشد؟ و
غيره.
دانشگاه مونستر در يک کار تحقيقی_ميدانی روی دانشآموزان
١١ تا ١٢ سالهی چهل و چند مدرسه به اين نتيجه رسيد که اگر ١٢ سالهها اجازه شرکت
و انتخاب داشتند: نخست به جامعه آلمان نشان میدادند که نوجوانها نيز مثل بزرگتر
مسئوليتپذيرند و انتخابشان از روی مطالعه و دقت است؛ دوم، فاقد تعصب انتخاباتی
هستند و مثل بزرگترها خود را محدود به اين استدلال نمیکنند که مثلن خانواده ما سُنتن
به فلان يا بهمان حزب رأی میداد؛ سوم، مسئوليتپذيری و عدم تعصبشان دقيقن منطبق
است با منافع آتی و شخصی.
بعد از شنيدن اين گزارش بیاختيار به ياد تعدادی از
کودکان آشنای ايرانی افتادم. بهويژه ياد يک دخترک ١٢ سالهی تهرانی افتادم که با
گريه و التماس و قهرکردن و لب نزدن به غذا؛ پدر و مادرش را راضی [بخوانيد: وادار]
کرد تا در انتخابات دورۀ هشتم رياست جمهوری در سال ١٣٨٠ شرکت کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر