در کنار رودخانه من فقط هستم
خستۀ درد تمنا،
چشم در راه آفتابم را.
چشم من اما
لحظهای او را نمیيابد.
آفتاب من
روی پوشيده است از من در ميان آبهای دور.
آفتابی گشته برمن هرچه از هرجا
از درنگ من،
يا شتاب من،
آفتابی نيست تنها آفتاب من
در کنار رودخانه.
«نيما»
۱۳۸۹/۰۱/۱۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر