تويی افسانه مريم!
مريم فيروز، نخستین زن ایرانی عضو هیات رهبری حزب توده ايران و يکی از چهرههای جهانی فعال حقوق زنان، روز چهارشنبه ۲۲ اسفند در تهران درگذشت.
هوشنگ اسدی در خاطرات خود در بارۀ مريم و کيانوری مینويسد:
در روزهای ملاقات زندان، اغلب "مريم" را در راه میديدم. با گيسوان بلند سفيد که از زير چادر سياه اجباری زندان بيرون میريخت و در باد موج میخورد. با همان قامت بلند، استوار میآمد و در آغوش "کيا" گُم میشد. وقتی برمیگشتيم، هر دو شيرينی ديدار و تلخی جدايی را در نقل گفتهها و خاطرات زمزمه میکرديم.
روزی کيانوری اين خاطره را گفت:
-در جوانی با هم به ديدار موزه معروف سن پترزبورگ رفته بوديم. جايی در پاگرد پلهای، تصوير نقاشی بزرگی از مظفرالدين شاه بود. تصوير را خود او به تزار روسيه هديه داده بود. راهنما شروع کرد به توضيح دادن که مريم گفت:
-لازم به توضيح نيست.... شاهی که در تصوير میبينيد، پدر بزرگ من است...
و روز ديگری از "افسانه" نقل کرد:
-وقت گرفتن ملاقات "حاج کربلايی" مسئول منفور ملاقات از او پرسيده بود:
-حالا اين زندانی کی هست که میخواهی برايش پنير و دارو ببری؟
"افسانه" جواب داده بود:
-او نوۀ شيخ فضلالله نوری است. تو کی هستی؟
ضميمه: مريم فيروز در گذشت
۱۳۸۶/۱۲/۲۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر