۱۳۸۷/۰۴/۱۳

چند نکته

در مناسبات فردی‌ـ‌شخصی، گاهی تک‌صدايی، بيانگر صداهای بی‌شماری است. اين‌که چرا ديگران سکوت می‌کنند و لب نمی‌جنبانند، حتماً دليلی دارند، و شايد هم دوست ندارند تا دلی را به‌رنجانند.
هفته پيش دوستی گله‌مند بود که چرا کامنت‌اش را اُکی نکردم و به‌دنبال آن، ايميل او را نيز بدون پاسخ گذاشتم. ديروز هم دوست ديگری تماس گرفت و سخن برسر ايميلی بود که شرمنده شدم از عدم دريافت آن. معلوم می‌شود اين داستان بسيط است و دنباله‌دار.
راستش را بخواهيد بعد چند روز بيماری و بی‌خبری از همه‌جا، نخستين‌بار که آنلاين شدم و ياهو مسنجر را باز کردم، خبر از دريافت 250 ايميل داد. اما وقتی صندوق ايميل را باز کردم [و چقدر هم با تأخير و به سختی] خبری از ايميل‌ها نبود. حتا يک نمونه که حداقل بعد از آن همه انتظار، دلم را خوش کند! به‌قول جوان‌های امروزی انگار ياهو «قاط» زده بود. نتيجه تلاش‌ها به آن‌جا رسيد که تصميم گرفتم از نوع بارگذاری کنم. البته مشکل به ياهو محدود نشد، اين بيماری دامن وبلاگ، کامنت‌ها [که معمولا آن‌ها را در ياهو اکی می‌دهم] و به‌خصوص ستون حاشيه را گرفت و هنوز هم با آن‌ها مشکل دارم. البته در ارتباط با ايميل‌ها، فکر می‌کنم مشکل تا اندازه‌ای برطرف شد و عصر جمعه گذشته، دوست عزيزی از شهر هامبورگ چند کامنت و ايميل آزمايشی فرستاد، که سالم رسيد.
اگر شما هم ايميلی فرستاده بوديد، اميدوارم پوزش و عذر مرا بپذيريد!

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ